اعتراض به رای کمیسیون ماده 100

کسروی حافظ را قافیه‌سازی می‌داند که گاه برای رعایت قافیه ناچار به سرودن عبارات بی‌معنی می‌شد. او عقیده دارد که حافظ بر اثر مطالعهٔ اندیشه‌های مکاتب متضاد، خردش در میان آن‌ها سرگردان و آشفته شده و چون به هیچ‌کدام پایبند نگردیده سخنان پریشان و متضاد گفته و در باطن به همه چیز بی‌عقیده شده و از این‌رو به خراباتی‌گری، که با بی‌عقیدتی سازگار است، روی آورده‌است و چون خراباتیان جهان و کار جهان را بیهوده می‌دانند، توصیه می‌کنند که غم و اندوه گذشته و آینده را نخورید و اگر خوشی به خودی خود دست نداد با شراب آن را به دست آورید و این علت باده‌نوشی‌های حافظ است.

در ۱۲۹۷ سپاهیان عثمانی به آذربایجان ریختند و جای روس‌ها را گرفتند. اینان به دموکرات‌ها بدبین بودند پس خیابانی و چند تن از یارانش را گرفتند و از تبریز بیرون راندند. عثمانی‌ها در تبریز باهمادی را به نام اتحاد اسلام پدیدآوردند که گروهی از تبریزیان و نیز دموکرات‌ها بدان پیوستند ولی کسروی بدان‌ها نپیوست. در این هنگام کسروی که در هکماوار دشمنان چندی داشت بهتر دید که جای زندگیش را عوض کند، پس به لیلاوا که در آن زمان یکی از بهترین کوی‌های تبریز بود کوچید. در این زمان تقی رفعت از یاران خیابانی به همدستی عثمانیان روزنامه‌ای به زبان ترکی به نام آذرآبادگان پایه‌ریزی کرده و در آن به تبلیغ پانترکیسم پرداخته‌بود. با این همه چون جنگ جهانی یکم به شکست متحدین انجامیده‌بود در مهرماه همان سال سپاهیان عثمانی تبریز را رها کردند و رفتند و اتحاد اسلام نیز فروپاشید. پس کسروی و دیگر دموکرات‌ها به بازسازی سازمان خود پرداختند و کسانی را که با عثمانیان همکاری کرده و در گسترش پانترکیسم کوشیده بودند را از حزب راند.

در همین هنگام کار دو دستگی میان دموکرات‌ها بالا گرفت و هم‌اندیشان کسروی از حزب انشعاب دادند و دسته تنقیدیون را پدیدآوردند. در واپسین دیداری که میان کسروی و خیابانی پدید آمده‌بود این دو به درشتی با هم سخن گفتند و پس از آن کسروی دیگر با خیابانی دیداری نداشت.

همچنین به پژوهش دربارهٔ رویدادهای در پیوند با جنبش بابیه در زنجان پرداخت که درآینده در نوشتن کتاب بهایی‌گری از آن‌ها یاری‌گرفت. همچنین اختلاف لهجه زنجانی‌ها و آذربایجانی‌ها کسروی را برانگیخت تا دربارهٔ زبان ترکی آذربایجانی و نوشته‌ها و اثرهای این زبان به پژوهش پردازد.

اموری همچون برداشت خال، رفع موهای زائد، لیفت پوست، مراقبت از پوست، جوان سازی پوست و غیره تنها بخشی از خدمات متنوع این کلینیک پوست تهران است.

در پایان تابستان ۱۳۰۱ کسروی را برای آزمایش کارمندان عدلیه به قزوین فرستادند. وی با خانواده به قزوین رفت و یک ماه در آن‌جا ماند و در آن‌جا آگاهی‌هایی دربارهٔ قرةالعین به‌دست‌آورد.

وکالت مطلق: یعنی این که شخصی را برای تمام امور شخص دیگری را وکالت کند (فروش یا خرید یا پرداخت هزینه خانواده ……)که وکیل نیازی به اجازه از موکل خود را ندارد.

تست زیبایی – این تست رو انجام بده ببین چند درصد خوشگلی؟

در بازگشت دشمنی میان مسلمانان وکیل دعاوی کیفری تهران و ارمنیان بیشتر شده و کسروی هم برخوردهای لفظی‌ای با آنان داشت تا این‌که یک روز هنگام برون‌شُد از مدرسه چند دانش‌آموز ارمنی وی را دنبال کرده و عبایش را کشیده و برده‌بودند.

سید محمدصادق روحانی، از مراجع تقلید، می‌گوید: وی فتوای قتل کسروی را به درخواست نواب صفوی از سید ابوالقاسم خوئی گرفته و خویی نیز همین فتوا را از سید حسین طباطبایی قمی گرفته‌است.

و به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و پس از مدتی به عنوان مبلغ شیعه، ملبس به لباس روحانیت شیعه گردید.

در این راه بوده که نیاز فراوان بزبان پیراسته و رسا می‌دیده، زبانی که مردم یکسره با معنای کلمه‌ها سر و کار داشته باشند، زبانی که از واژه‌های پست چاپلوسانه، از واژه‌های دشوار و بی‌معنی پیچیده دور باشد، و سرانجام زبانی که بر پایه‌های خود استوار بایستد و در بروی هر بیگانه‌ای نگشاید.[۵۳]

کوشش به از میان بردن مشروطه از سال ۱۳۳۰ (قمری) با دست کابینه آغاز شد و همهٔ وزیران در آن باره هم عقیده و همدست بودند و رضاشاه نیز آن را با سیاست خود موافق یافته از ایشان پیروی کرد و ما دیدیم که در همین زمینه صدها کسان دیگری با او شریک و همکار بودند.[۶۲] وضعیت مالی

احمد در سال ۱۲۸۹ خورشیدی و در سن ۲۰ سالگی به اصرار و اجبار خانواده به لباس روحانیون شیعه درآمد و بر منبر مسجد آبا و اجدادی‌اش نشست.[۷] ولی در سال ۱۲۹۱ خورشیدی پس از آن‌که به گناه هواداری از جنبش مشروطه مورد ناسزاگویی روحانیون قرار گرفت و به قول خودش «پی به احوال آخوندهای ریاکار برد» از ملایی و در مسجد به منبر نشستن کناره گرفت.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *